Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «عصر ایران»
2024-04-27@16:28:15 GMT

ترور نافرجام محمد علی شاه؛ قصاص قبل از جنایت!

تاریخ انتشار: ۸ اسفند ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۸۴۰۶۰۱

  عصر ایران؛ مهرداد خدیر- کمتر کسی که از علاقه‌مندان تاریخ معاصر است که ماجرای به توپ بستن مجلس شورای ملی را نشنیده باشد که به دستور محمد علی شاه قاجار در دوم تیر 1287 خورشیدی رخ داد که بهای سنگینی هم به خاطر آن پرداخت و همان مجلس رأی به تبعید او داد چرا که درصدد نابودی مهم‌ترین دستاورد مشروطه برآمده بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اما اتفاقی دیگر که کمتر از 4 ماه قبل از آن رخ داد و به باور کسانی موجب بدگمانی محمد علی شاه به پارلمان به عنوان مهم ترین دستاورد مشروطه شد چندان مورد توجه نیست و آن همانا ترور نافرجام پادشاه قاجار است.


  شاید اگر آن ترور رخ نمی‌داد ذهنیت محمد علی شاه در قبال مشروطه خواهان منفی نمی شد و شاهد اتفاقات بعدی نبودیم. درست است که در پی اقدامات محمد علی شاه مشروطه خواهان تهران را فتح کردند و استبداد صغیر و تازه را برانداختند و سر شیخ فضل الله نوری را به اتهام هم دستی با محمد علی شاه بالای دار فرستادند اما بذر کینی هم کاشته شد.


  هشتم اسفند 1286 محمد علی شاه عازم دوشان‌تپه شد تا حال و هوایی عوض کند. از ورود اتومبیل به تهران زمان زیادی نمی‌گذشت و محمد علی شاه ترجیح داد به جای اتومبیل سوار کالسکه شود و همین جان او را نجات داد.


  عامل ترور یک مشروطه خواه تندرو به نام حیدر خان عمواوغلی بود که درباره او قضاوت های یک‌سانی وجود ندارد کما این که قبل از ترور محمد علی شاه هم اقدام به ترور اتابک کرده بود که متاثر از شیخ فضل الله نوری و سفارت روسیه علیه مشروطه فعالیت می کرد.

 مشروطه‌خواهان بار‌ها به او نامه نوشتند و دست آخر تهدید به قتل کردند اما اعتنا نمی‌کرد. در پی آن حیدرخان و همراهان  برای ترور اتابک به مجلس رفتند و او را که پس از نطقی مورد تشویق روحانیون ضد مشروطه قرار گرفته بود ترور کردند. محمدعلی شاه بعد از آن با مشروطه خواهان هم‌سویی نشان داد ولی کافی ندانستند و حیدرخان گفت واقعی نیست و تصمیم به حذف او گرفتند. تروز اما نافرجام ماند و نه تنها به نتیجه مطلوب نرسیدند که بعد از آن شاه شمشیر را از رو بست و خود حیدرخان هم گریخت.

     احمد کسروی هم در تاریخ مشروطۀ ایران به هر دو جنبه اشاره دارد و می‌نویسد: «حیدر عمو اوغلی کنام ارتجاع داخلی ایران و سرکرده دشمنان مردم را به خوبی می‌شناخت و از این رو به فکر افتاد که شاه را مستقیما هدف قرار دهد. به راهنمایی و دستور او بمبی به طرف کالسکه شاه پرتاب شد که به نتیجه نرسید و فقط راننده کالسکه را مجروح ساخت. از این به بعد ارتجاع سیاه جان گرفت و بر پیکر خونین مملکت ما سایه انداخت.»

   جملۀ آخر تصدیق می‌کند که محمد علی شاه بعد از ترور با قبل آن رفتار متفاوتی داشته است و با این نگاه لحن او در ستایش حیدر عمو اوغلی متناقض است.

   درست است که دل محمد علی شاه با مشروطه خواهان نبود و تحت تأثیر افکار شیخ فضل‌الله توجیه شرعی هم تراشیده بود اما تا قبل از ترور نافرجام 8 اسفند رودربایستی داشت و بعد از آن گستاخ شد و به بهانۀ آن بسیاری را سرکوب کرد. دست او البته به خود حیدرخان نرسید و  برای سر او ده هزار تومان جایزه تعیین کرد و همزمان اقدامات خود علیه قانون اساسی و مجلس را آغاز کرد که مشهورترین آنها همان کار لیاخوف روسی است: به توپ بستن مجلس و آغاز استبداد صغیر که فضای رعب و وحشت و ناامیدی کشور را فراگرفته بود. 


   حیدرخان در خاطرات خود نوشته: «شاه و مستبدین تصور می‌کردند با نابود کردن مجلس و بازداشت‌های دسته جمعی از آزادی خواهان و از همه مهم تر نمایندگان مجلس شورای ملی و طرفداران مشروطه کار آزادی به سر رسیده و انقلاب ایران برای همیشه خاتمه یافته است. انقلابیون حقیقی اما غیر از این می‌اندیشیدند. اینان ایمان داشتند انقلاب ایران تازه از مرحله طفولیت گذشته و وارد دوره نوجوانی و شکوفایی شده است.»

    به این پرسش اما پاسخ نداد که چرا قصاص قبل از جنایت کرد؟ اگر محمد علی شاه مجلس را به توپ بسته و استبداد صغیر را شروع کرده بود و بعد ترور می کرد – اگر چه ترور موجه نیست- باز می توانست توجیهی بیاورد ولی این اقدام سبب شد سوء ظن او بیشتر و به شیخ فضل الله نوری نزدیک شود در حالی که قبل از آن در تلگرافی به علمای نجف که از مشروطه حمایت کرده بودند تصریح کرده بود من نیز مشروطه‌خواهم و حتی یک روز قبل از ترور از وکلای مجلس قدرانی کرده و قول داده بود در افتتاحیه حاضر می‌شود.

   توجیه حیدرخان عمواوغلی این بود که شاه دروغ می‌گوید و موافق مشروطه نیست و در توجیه ترور به رفتارهای بعد از آن استناد می‌کرد در حالی که صحبت از محمد علی شاه قبل از 8 اسفند 1286 است نه بعد از آن که می‌دانیم مستبد و مرتجع بود و در سرکوب و خودمحوری آن هم بعد از انقلاب مشروطه چنان رفتار کرد که مخالفان رودربایستی های گذشته را کنار گذاشتند و حکایت مادر او نقل محافل شد تا جایی که حجت الاسلام مساوات، روزنامه‌نگار و سیاست‌مدار ایرانی که هفت سال از محمدعلی شاه بزرگتر بود در شب نامه ها و روزنامه ای به نام خودش  با طوماری دایر بر بد کاره بودن ام خاقان، مادر محمدعلی شاه به بازار تهران رفت و با خواندن آن برای بازاریان، طومار را به تایید و گواهی آنان رساند و بعد از آن قضیه برای محمد علی شاه حیثیتی - ناموسی شد!

 

 

 

کانال عصر ایران در تلگرام

منبع: عصر ایران

کلیدواژه: محمد علی شاه قاجار انقلاب مشروطه

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۸۴۰۶۰۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

قصاص یک زن و ۲ مرد در زندان

  به گزارش خبرنگار جام‌جم، یک زن متهم به قتل، سه مرد قاتل و یک مرد آزارگر از روز سه‌شنبه چهارم اردیبهشت امسال به سلول انفرادی زندان قزلحصار کرج منتقل شدند.   شهناز اولین زندانی محکوم به قصاص بود، او شامگاه هفتم اسفند سال ۱۴۰۰، زن ۷۰ ساله همسایه برادرش را به انگیزه سرقت‌های طلاهایش به قتل رسانده بود. وقتی دخترپیرزن برای آوردن غذا برای مادرش به یکی از محله‌های تهران رفته بود، با جسد او روبه‌رو شد. در تحقیقات معلوم شده بود که مقتول در زمینه رمالی فعالیت داشته و افراد زیادی به خانه‌اش می‌آمدند. در این تحقیقات همسایه دیگر مقتول به اداره پلیس رفت و اعلام کرد؛ چند شب قبل صدای همسایه دیگرشان را شنیده که عروس آنها شهناز پشت خط تلفن بوده که موقع حرف زدن به وی می‌گفته پیرزن همسایه را او کشته و مقتول هر شب به خوابش می‌آید و کابوس می‌بیند‌. همین باعث دستگیری شهناز و در ادامه اعتراف او به قتل شد‌. متهم زن در جلسه محاکمه‌اش که در دادگاه کیفری یک استان تهران برگزار شد، گفت‌: با نامادری‌ام اختلاف زیادی داشتم، زندگی‌ام را نابود کرده و از او کینه داشتم. مقتول، همسایه خواهرشوهرم بود، چون در زندگی و کارم دچار مشکل شده‌بودم به خانه زن رمال می‌رفتم و نسخه حل مشکل می‌خریدم. آن روز مواد مصرف کرده و حالم خوب نبود‌. می‌خواستم نامادری‌ام که عامل مشکلاتم بود را بکشم که نفهمیدم چطور سمت خانه زن رمال رفتم که نسخه‌ها را بگیرم. تحت تاثیر مواد مخدر کنترلم را از دست دادم و او را به جای نامادری‌ام ابتدا با چاقو زخمی و بعد با دستانم خفه‌اش کردم. النگوهایش را همراه انگشتر، زنجیر و پلاک سرقت کردم و بعد آنها را فروختم. هر شب خواب مقتول را می‌دیدم و هنوز هم عذاب وجدان دارم.   دومین زندانی محکوم به قصاص فرید بود‌. او هفتم مهر ۱۴۰۰ به اتهام قتل مردی در جنوب تهران بازداشت شده بود. وی مدتی بعد از دستگیری‌اش در دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه و در جلسه دادگاه گفت‌: آن دعوا را دوستان دیگرم آغاز کرده بودند. من به قصد میانجیگری و پایان دادن به دعوا وارد ماجرا شدم اما خودم گرفتار شده و با ضربه چاقو، ناگهان مرد جوان را زدم که باعث مرگ وی شد. اما سومین زندانی محکوم به قصاص، مردی میانسال به نام شهرام بود‌. او همسر دوم خود را بیست‌و‌هشتم فروردین ۹۹ در جریان اختلاف و درگیری خانوادگی به قتل رسانده و زندانی شده بود‌. وی در جلسه محاکمه پشیمان بود و گفت‌: من و همسر دومم مدتی بود با هم بگو‌مگوهای خانوادگی پیدا کرده و دعوا و درگیری داشتیم. آن شب دوباره دعوای‌مان شد که با هم درگیرشده و او را کشتم.  حکم قصاص او نیز بعد از تایید در دیوان‌عالی کشور به اجرای احکام دادسرای جنایی تهران ارسال شده بود. همچنین چهارمین زندانی محکوم به قصاص، مهرداد بود او پنجم شهریور سال ۹۵ مردی را در جریان یک نزاع خیابانی در جنوب غرب تهران با ضربه‌های چاقو به قتل رسانده بود و در جلسه محاکمه در دادگاه کیفری یک استان تهران نیز گفت‌: قصد قتل مرد جوان را نداشته اما در آن دعوا با دوستانم همراه شده و می‌خواستم او را بترسانم برود که نشد و چاقو به او اصابت کرده و باعث مرگش شد. اما زندانی پنجم، مرد تبعه افغانستان بود. او بهار سال ۹۳ پسر نوجوانی را فریب داده و به بهانه این‌که می‌خواهد وسایل بازی ورزشی از‌جمله توپ فوتبال به او بدهد تا بازی کند وی را به خانه‌اش کشانده و مورد آزارو‌اذیت شیطانی قرار داده بود‌. سرانجام بعد از محاکمه در دادگاه کیفری یک استان تهران حکم اعدام گرفت که پرونده او نیز بعد از تایید حکم به اجرای احکام ارسال شد. این پنج زندانی سحرگاه دیروز به محوطه زندان قزلحصار کرج منتقل شدند. این در حالی بود که التماس‌های شهناز به دختر مقتول، فرید به والدین پسر کشته‌شده در دعوا، التماس‌های شهرام نیز به خواهران و برادران همسرش بی‌نتیجه ماند و این سه نفر یکی پس از دیگری قصاص شدند اما وقتی نوبت به اجرای حکم قصاص مهرداد رسید، معلوم شد والدین مقتول به زندان نیامدند که حکم او موقتا متوقف شد. حالا نوبت به بصیر مرد اعدامی رسیده بود تا حکم اعدامش اجرا شود اما مسئولان ناظر حکم، وقتی متوجه شدند او توبه‌نامه نوشته برای بررسی وضعیت این توبه‌نامه حکم او را متوقف کردند. 

دیگر خبرها

  • با ترور دانشمندان نمی‌توانند دانش بومی را از ما بگیرند
  • اعتراضات دانشجویی در ⁧آمریکا⁩ بیانگر مظلومیت فلسطینیان است
  • (ویدئو) لحظه ترور سلبریتی مشهور عراقی
  • شهید آمریکایی راه مشروطه کیست؟! + فیلم
  • پیشتازی خاندان‌های نصف‌جهان؛ از تحریم تنباکو تا رهایی از وابستگی غرب در دوران مشروطه
  • از «سید محمد مولوی» چه می‌دانیم/از آموزش و پرورش تا بهارستان
  • سلبریتی تراز یعنی پهلوان رزاز
  • فرار نافرجام از زندان + فیلم
  • بررسی ابعاد سیاسی علامه سیدمحمد باقر درچه‌ای/ یک کنش‌گری سیاسی با شاگردپروری
  • قصاص یک زن و ۲ مرد در زندان